معنی از ایالتهای صنعتی آمریکا
حل جدول
اوهایو
از ایالتهای آمریکا
نبراسکا
یوتا
تنسی
ایالت صنعتی آمریکا
نیوجرسی
یکی از ایالتهای آمریکا
آریزونا
یکی از ایالتهای جنوبی آمریکا
جورجیا
تنسی
یکی از ایالتهای غرب آمریکا
اورگن
از ایالتهای جنوب غربی آمریکا
کلرادو
از ایالتهای غرب میانه آمریکا
ایندیانا
فرهنگ عمید
مربوط به صنعت: ماشینآلات صنعتی،
همراه با صنعت: زندگی صنعتی،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به صنعت: امور صنعتی، دارای صنایع مختلف مقابل فلاحتی کشاورزی: کشور مصنوعی ناحیه صنعتی.
لغت نامه دهخدا
صنعتی. [ص َ ع َ] (ص نسبی) منسوب به صنعت. صنعتگر. صانع. ج، صنعتیان: و هرچه صنعتیان بودند دست از صنعت بداشتندی و هرچه مؤمن بودندی جان پروردندی [از آواز داود]. (قصص الانبیاء چ سنگی تهران 1322 ص 150).
صنعتی. [ص َ ع َ] (اِخ) صادقی کتابدار در مجمعالخواص نویسد: صنعتی در مشهد مقدس اقامت میکرد و بصنعت قالب تراشی شهرت دارد. شخصی از خود گذشته و فداکار است و طبع شعرش هم بد نیست. از اوست:
ربوده صبرم از دل دلبری در آن رعنائی
که لعل او نمکدانی بود بر خوان رعنائی.
(مجمعالخواص ص 293).
معادل ابجد
1358